کتاب «عشق یا وابستگی؟» اثر باربارا دی آنجلیس
تلفیقیـروانشناختی
1. روانشناسی وابستگی: زنجیری در ذهن
کتاب با نگاهی روانشناسانه بررسی میکند که چرا انسانها، بهویژه در روابط عاطفی، دچار نوعی وابستگی روانی میشوند. این زنجیرها از کودکی، فرهنگ، جامعه و تجربههای شخصی شکل میگیرند. دی آنجلیس میگوید عشق وابسته، یعنی اسارت در قالب عاشقانه. بسیاری از ما به رابطه معتاد میشویم چون نمیدانیم چطور با خودمان تنها باشیم.
2. چرخهی اعتیاد عاطفی
در این مدل، رابطه مانند چرخهی اعتیاد عمل میکند: ابتدا شور و شوق، بعد ترس از دست دادن، سپس تلاش برای حفظ، و در نهایت فروپاشی. فرد وابسته، بهجای احساس شادی در حضور دیگری، دچار اضطراب دائمی میشود. این چرخه میتواند بارها تکرار شود. شناخت این چرخه گام اول درمان است.
3. فرافکنی و الگوهای تکرارشونده
افراد وابسته معمولاً الگوهایی را تکرار میکنند که از والدین یا روابط اولیهی خود آموختهاند. این الگوها اغلب ناخودآگاهاند. مثلاً جذب افراد سرد، دوردست یا سلطهجو میشویم، چون این نقش را در گذشته دیدهایم. کتاب میآموزد که با آگاه شدن از این فرافکنیها، میتوان مسیر انتخابهای خود را تغییر داد.
4. نقشهی خروج از وابستگی
باربارا دی آنجلیس در کتاب، گامهایی عملی برای رهایی از وابستگی ارائه میدهد. تمرینهای خودآگاهی، جملات تأکیدی، تحلیل رفتارهای گذشته، و روشهای افزایش عزت نفس. او میگوید: «تا زمانی که نیاموزی خودت را دوست بداری، عشق دیگران هیچ زخمی را درمان نخواهد کرد.»
5. رابطهی سالم؛ اشتراک نه اسارت
رابطهی سالم بر پایهی اشتراک و همدلی است، نه تملک و کنترل. افراد در رابطهی سالم، خود را فراموش نمیکنند. نویسنده معیارهایی برای تشخیص رابطهی سالم از ناسالم ارائه میدهد. برای مثال: احترام به حریم شخصی، توانایی گفتن "نه"، و پذیرش تفاوتها.
6. پایان یا آغاز؟
جدایی از رابطهی وابسته، پایان نیست، آغاز است. آغاز مسیر فردیت، شناخت، خودکفایی و نهایتاً عشق واقعی. کتاب «عشق یا وابستگی؟» نه فقط درمانی برای دلشکستگی، بلکه طرحی برای بازسازی درون است. سفری از ترس به آگاهی، از کمبود به کمال.