رمان «فرزندان قرن» اثر آندره مالرو
مرثیهای برای امیدهای بر باد رفته
1. طلوع انسان انقلابی
قهرمانان داستان، جوانانیاند که با اشتیاق به سمت آرمانهای سیاسی و اخلاقی میشتابند. آنها در پی ساختن جهانی بهترند.
2. ایمان به ایدهآلها، سقوط در واقعیتها
با پیشروی داستان، مشخص میشود که واقعیت سیاسی، بیرحمتر از ایدئولوژیهاست. انقلاب، اغلب فرزندانش را میبلعد.
3. دین، فلسفه یا مبارزه؟
شخصیتها در برابر خلأ معنوی، یا به سمت خدا بازمیگردند، یا به فلسفههای اگزیستانسیالیستی و یا به خشونت سیاسی پناه میبرند.
4. زبان، آینه رنج انسانی
مالرو با زبانی فشرده، پرکنایه و پرتصویر، از کشاکش روح انسانها پرده برمیدارد. نثر او بیشتر شبیه آواز اندوه است تا گفتار عادی.
5. شکست، اما نه تسلیم
شخصیتها ممکن است شکست بخورند، اما هیچکدام تسلیم نمیشوند. آنها همچنان به جستوجوی حقیقت ادامه میدهند، ولو در دل تاریکی.
6. رمانی برای عصر بحرانها
این اثر نه تنها بازتابی از قرن گذشته است، بلکه برای هر نسلی در عصر بحران معنا دارد. رمانی است برای فرزندان همه قرنها.