رمان درخشان و رازآلود «سال بلوا» اثر عباس معروفی
بلوا در دل تاریخ معاصر
1. پسزمینهی سیاسی و اجتماعی
داستان در دوران پرتلاطم تاریخی (اواخر دهه 20 و اوایل 30 شمسی) میگذرد. کودتای 28 مرداد و تحولات آن، بهطور ضمنی در فضای شهر و ذهن شخصیتها حضور دارد. این تاریخ، در زندگی هما، نقش بلوا را ایفا میکند.
2. عشق ممنوع در زمانهی ممنوعیت
رابطهی هما و زکریا، تمثیلی از رابطهای آزاد در جامعهای بسته است. این عشق نه تنها شخصی نیست، که در تقابل با قدرت است. «عشق» در اینجا یک کنش سیاسیست؛ به همین دلیل، سرکوب میشود.
3. جنون بهعنوان واکنش دفاعی
هما به جای فروپاشی اجتماعی، فروپاشی روانی را برمیگزیند. دیوانهخانه، جاییست که او را از قدرت پدر، قاضی، و مردم پنهان میکند. اما حتی در آنجا نیز ذهنش آرام نمیگیرد. جنون، اعتراض خاموش اوست.
4. استعارهها و زبان چندلایه
معروفی با زبانی چندوجهی مینویسد؛ نمادها، استعارهها، و تصویرسازیهایی که خواننده را درگیر میکند. هر شخصیت، تمثیلی از بخشی از جامعه است: پدر، اقتدار؛ زکریا، آزادی؛ آیتالله، مذهب تحریفشده؛ و هما، زن/جامعهی سرکوبشده.
5. ساختار شکسته، روایت پارهپاره
رمان ساختار خطی ندارد؛ گذشته و حال درهممیآمیزند. خاطرات بریدهبریدهی هما، شبیه ذهنی آشفته است که مدام میان عشق، ترس، و ناامیدی نوسان میکند. این ساختار، درونمایهی بلوا را بهخوبی بازتاب میدهد.
6. پایان، آغاز فهم دوبارهی رنج است
رمان با نتیجهگیری یا پایان خوشی بسته نمیشود. هما در پناه سکوت، قصهاش را میگوید تا خواننده بفهمد زن در تاریخ، چگونه حذف شد. «سال بلوا» نه تنها ادبیات، که بخشی از حافظهی تاریخی ماست.