رمان ادواردو نوشته بهزاد دانشگر
تمرکز بر ساختار روایی و مضامین داستانی
رمان ادواردو نوشته بهزاد دانشگر، با ساختاری چندلایه و سه خط داستانی موازی، زندگی ادواردو آنیلی را روایت میکند. خط اول، داستان خود ادواردو است که از وارث امپراتوری فیات به یک مسلمان شیعه تبدیل میشود. او در خانوادهای اشرافی متولد شده که صاحب شرکتهای فیات، فراری، لامبورگینی، و باشگاه یوونتوس هستند. اما کشف قرآن در جوانی، او را به سوی اسلام و تشیع هدایت میکند. ادواردو، که نام «مهدی» را انتخاب میکند، با سفر به ایران و دیدار با امام خمینی و زیارت امام رضا (ع)، ایمانش را عمیقتر میکند. این انتخاب، او را در برابر خانواده و محافل قدرتمند قرار میدهد که با طرد و تهدید به او پاسخ میدهند.
خط دوم داستان، روایت یک خبرنگار ایتالیایی است که به مرگ مشکوک ادواردو در سال 2000 میپردازد. او با بررسی شواهد، به این نتیجه میرسد که مرگ ادواردو، که بهعنوان خودکشی گزارش شده، احتمالاً قتلی برنامهریزیشده بود. خط سوم، تلاش گروهی مستندساز ایرانی برای ساخت فیلمی درباره زندگی ادواردو است که با موانع سیاسی و اجتماعی مواجه میشود. دانشگر با ترکیب این سه روایت، داستانی پر از تعلیق و احساس خلق میکند که خواننده را درگیر ماجرای ادواردو میسازد. مضامین اصلی رمان شامل ایمان در برابر مادیگرایی، مقاومت در برابر قدرتهای ظالم، و جستوجوی حقیقت است. پایان داستان، با شهادت ادواردو، بهعنوان نقطه اوج روایت، پیامی از فداکاری و پایداری در راه عقیده را منتقل میکند. دانشگر با زبانی روان و احساسی، خواننده را به تأمل در ارزشهای معنوی و مبارزه با فساد دعوت میکند. این رمان، با ترکیب واقعیت و تخیل، نه تنها داستان زندگی ادواردو، بلکه نقدی بر نظامهای سرمایهداری و صهیونیستی را ارائه میدهد.